صادق زیباکلام: اینکه سرانه مطالعه کتاب در ایران پایین است و درستتر گفته باشیم «خیلی پایین» است، حرف و حدیث تازهای نیست. نیازی هم به بررسی و مطالعه میدانی نیست که سرانه مطالعه کتاب در جامعه ما در مقایسه با جوامع مشابه همچون ترکیه، مصر یا حتی پاکستان چقدر پایینتر است؛ چه رسد به جوامع توسعهیافته همچون ژاپن، نروژ، انگلستان یا آمریکا. همچنین نیازی نیست آماری بگیریم که سرانه تیراژ چاپ کتاب در جامعه ما چقدر و باز در جوامع مشابه ما چقدر است.
اگر نگاهی به کتابفروشیهایمان، چه در تهران و چه در مراکز استانهای مهممان همچون رشت، تبریز، شیراز، کرمان یا مشهد بیندازیم، خلوتی، کسادی و فروش کم کتاب از در و دیوار آنها هویداست. یا حتی میتوانیم یک بررسی ساده انجام دهیم و ببینیم در یک دهه گذشته در تهران، کرمان یا رشت چند باب مغازه کتابفروشی جدید باز شده و در مقابل، چه تعدادی از کتابفروشیهای قبلی و قدیمیتر بسته شدهاند. یا میتوان آمار گرفت در مراکز این یا آن شهر بزرگ در یک دهه گذشته چه تعداد کتابفروشی باز شده و در مقابل چه تعداد پیتزافروشی، بانک، بوتیک یا بنگاه معاملات املاک باز شده است؟ واقعیت آن است که پایینرفتن سرانه مطالعه، تیراژ و خرید کتاب روشنتر از آن است که نیازی به آمار و ارقام باشد.
سؤال این است که چرا اینگونه شده است؟ چرا نه نسل جدید و نه نسل قدیم، دیگر کتاب مطالعه نمیکنند؟