کتابدار ترکمن

کتابدار ترکمن

عبدالحکیم منصوری نژاد
کتابدار ترکمن

کتابدار ترکمن

عبدالحکیم منصوری نژاد

معرفی کتاب «در میان ترکمن‌ها» در نشست کتابخوان شهرستان گمیشان

آنچه را که در نشست کتابخوان گمیشان ارائه کرده‌ام، با کمی ویرایش و اضافات، تقدیم می‌کنم.

در میان ترکمن‌ها (گزارش هفت سفرنامه)

نوشته آنّادردی کریمی (متولد 1343)

گنبدکاووس: ایل آرمان، 1392 (چاپ اول)

206ص. قیمت: 9000 تومان. شابک: 9-45-7882-964-978.

 ******

یک شمای کلی از محتوای کتاب، موضوعاتی‌ست که در فهرست‌نویسی پیش از انتشارش آورده شده:

1. سفرنامه‌ها - کتاب‌های نقد شده

2. ترکمنان - ایران - آداب و رسوم و زندگی اجتماعی - قرن 13 ق.

3. بندرترکمن

4. دشت گرگان -- سیر و سیاحت

4. ایران -- تاریخ – قاجاریان، 1193 ـ 1344ق. - ترکمنان.

اینها کاملاً گویای محتوای کتاب است. البته خود عنوان هم تا حد زیادی گویاست و این یک حسن هست.

******

کتاب با یک مقدمه شروع می‌شود. این مقدمه خیلی کوتاه است؛ 2 صفحه بیشتر نیست. حتی برایش صفحه شمار هم نزده‌اند. چرا؟ گزارش! همان کلمه‌ای که در عنوان دوم کتاب هم هست: «گزارش هفت سفرنامه». اگر قرار بود در این کتاب به نقد این سفرنامه‌ها پرداخته شود یا اینها با هم مقایسه گردد، جا داشت مقدمه خیلی بیشتر از این باشد یا یک فصل جداگانه‌ای برای روش‌شناسی آن اختصاص یابد. ولی نیست. این یک گزارش است. نقد و تطبیق و... اگر نگوییم چند مرتبه، سطح‌شون حداقل یک مرتبه بالاتر از گزارش هستند. اینها را نگفتم ارزش کار مولف پایین بیاید. گزارش هم در جای خود خیلی ارزشمند است؛ به‌خصوص اگر بدانیم اکثر این سفرنامه‌ها انتشار عام نیافته‌اند: بعضی نسخه خطی هستند. برخی هنوز ترجمه نشده‌اند. این را هم اضافه کنم، مولف در برخی جاها به مقایسه کلی این سفرنامه‌ها و حتی مقایسه آنها با سفرنامه‌های دیگر هم اشاره داشته است.

در مقدمه، مولف سعی کرده تا هدفش از تألیف کتاب را روشن کند. از اهمیت سفرنامه سخن گفته و اینکه، بسیاری از آثار دولتی دوران قاجار، خالی از بغض و کینه و تحریف نسبت به اقلیت‌های قومی، من‌جمله ترکمن‌ها نیست. بنابراین نویسنده می‌آید چه کار می‌کند؟ «در این کتاب، دیدگاه‌های هفت سفرنامه‌نویس دوران قاجار از هفت ملیّت مختلف درباره ترکمن‌ها گزارش شده است». (ص اول مقدمه) [این یک نکته‌ست: 7 سفرنامه‌نویس از 7 ملیت مختلف!]

******

اما سفرنامه‌ها که هر کدام یک فصل را به خود اختصاص داده‌اند. به نظر می‌رسد ترتیب قرارگیری گزارش سفرنامه‌ها در کتاب بر اساس تاریخ نگارش آنها باشد:

1ـ سفرنامه فریزر، معروف به سفر زمستانی اثر جیمز بیلی فریزر (انگلیسی)

ترجمه‌اش در سال 64 منتشر شده.

2ـ تورکمن‌لر آراسینده [در میان ترکمن‌ها]، هنری [هانری] دو کولیبوف بلوک ویل (فرانسوی)

عنوان کتاب از این سفرنامه اخذ شده و بیشترین بررسی هم مختص همین سفرنامه است. گزارش نویسنده از ترجمه ترکی استانبولی آن بوده، ولی همین امسال به فارسی ترجمه و چاپ شده است.

3ـ سفرنامه خیوق (خیوه)، مک گاهان (آمریکایی)

ظاهراً به فارسی ترجمه شده ولی چاپ نشده.

4ـ استانبول‌دان اورتا آسیایا سیاحت [مسافرت از استانبول به آسیای مرکزی]، محمت امین افندی (ترک)

هنوز ترجمه نشده.

5ـ جنگ در ترکستان، سفر اسکوبلف از سنه 1880 الی سنه 1881 (روس)

البته این سفرنامه را اسکوبلوف ننوشته، ولی به‌نامش منتشر کرده‌اند. امان الله میرزا آن را در دوران قاجار ترجمه کرده، ولی تابحال چاپ نشده است.

6ـ ماوراءالنهرده سیاحت [سیاحت در ماوراءالنهر]، محمدظاهیر بیگی (تاتار)

چاپ استانبول.

7ـ سفرنامه تحف بخارا، اثر میرزا سراج‌الدین حاجی میرزا عبدالرئوف (اهل بخارا)

چاپ 69. به زبان فارسی و به لهجه شیرین بخارائی.

******

بعد از اتمام سفرنامه‌ها، فهرست منابع و مآخذ کتاب هست.

یکی از حسن‌های کتاب فهرست اعلام آن است. اسامی اشخاص، مکان‌ها، طایفه‌ها و از این قبیل، به‌ترتیب حروف الفبا قرار گرفته و صفحاتی که این اسامی در آن آمده، مشخص گردیده است. متأسفانه در کتاب‌هایی که در منطقه و استان ما چاپ می‌شوند، کمتر به نمایه اهمیت داده شده است. در این کتاب نمایه اعلام کار شده و اگر نمایه موضوعی هم کار می‌شد، نور علی نور بود.

******

بعد از فهرست اعلام، تصاویر و نقشه‌ها آمده که پایان‌بخش کتاب است.

******

در انتهای هر فصل نیز یادداشت‌های مرتبط با آن فصل آمده که گاهی شرح یا معنی لغت، گاهی اشاره به یک اثر، و گاهی هم مقایسه سفرنامه با سفرنامه‌ها یا نوشته‌های دیگر است.

******

نویسنده به این نتیجه رسیده است که «نگاه و قضاوت همه سفرنامه‌نویسان یکسان نیست. برخی از آنان از ترکمن‌ها تعریف و تمجید کرده‌اند و برخی دیگر انتقاد. عده‌ای منصفانه نوشته‌اند و عده‌ای همراه با غرض و تعصب. تنی چند نیز چون مورخی بی‌طرف موارد مثبت و منفی را با هم آورده‌اند». (ص اول مقدمه)

مثلاً فریزر. او درباره ترکمن‌ها مطالب زیادی نوشته، البته اکثر مطالبش انتقادآمیز و توهین‌آمیز بوده که حذف شده‌اند: «با مطالعه سفرنامه او، خواننده با ویژگی‌ها و خصوصیات مختلف ترکمن‌ها در دوران فتحعلی شاه بیشتر آشنا خواهد شد. اما او در مواردی نتوانسته است بی‌غرضانه به وقایع نگاه کند. از توهین و جسارت به اقوام ایرانی، من‌جمله ترکمن‌ها، خودداری نکرده است. از این جهت، سفرنامه او به پای سفرنامه‌های بلوک‌ویل و محمدامین افندی نمی‌رسد. چون آنان سعی کرده‌اند بدون غرض و مرض به ثبت مشاهدات خود بپردازند. به‌ویژه بلوک‌ویل، با وجود تحمل چهارده ماه سختی‌ها و مرارت‌های اسارت، چون مورخی بی‌طرف، سفرنامه کم‌نظیری را به یادگار گذاشته است». (ص 2)

در مقابل، از نظر مولف، «سفرنامه بلوک‌ویل در میان سفرنامه‌های اروپاییانی که درباره ترکمن‌ها دست به قلم برده‌اند، اگر نگوئیم بی‌نظیر است، بی‌شک کم‌نظیر می‌باشد. چون تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد، هیچ‌یک از سفرنامه‌نویسان اروپائی به مدت 14 ماه در میان ترکمانان زندگی نکرده‌اند و از نزدیک با آنان در تماس نبوده‌اند. بلوک‌ویل علاوه بر این امتیاز، چون یک وقایع‌نگار بی‌طرف به قضایا نگریسته است. با وجود تحمل 14 ماه اسارت سخت، از توهین و جسارت به تکه‌ها خودداری کرده است. درست است که فریزر و وامبری و... نیز ترکمن‌ها را از نزدیک دیده‌اند ولی نتوانسته‌اند بی‌غرض  و بی‌طرف بمانند و آنان در مواردی از توهین و دشنام به ترکمانان خودداری نکرده‌اند». (ص 22)

آقای «کریمی» مولف کتاب از نویسندگان و پژوهشگران منطقه است که در عرصه‌های مختلف فرهنگ و ادب و تاریخ تلاش ارزنده و خستگی‌ناپذیری داشته و در انتهای مقدمه نیز اظهار امیدواری کرده، بتواند «در فرصت مناسب [بعدی] به بررسی و شرح بیش از چهل سفرنامه دیگر درباره ترکمن‌ها به‌صورت موضوعی بپردازد».

******

به‌طور کلی، با خواندن این کتاب، شما می‌توانید با مطالب مختلفی درباره ترکمن‌ها و مناطق ترکمن‌نشین، وضعیت جغرافیایی، آب و هوا و ویژگی‌های اقلیمی این مناطق، قبایل و طوایف ترکمن، آداب و رسوم ترکمن، مراسم عزاداری، عروسی، سرگرمی‌ها، ویژگی‌های اخلاقی و سیمای مردان و زنان ترکمن، آلاچیق، پوشاک، باغشی‌ها، اسب ترکمن، مهارت ترکمن‌ها در امور نظامی، روابط ترکمن‌ها با همسایگانش چون ایران، روسیه، بخارا، خیوه و به‌ویژه جنایت‌ها و ظلم و ستم روس‌ها و... در آن دوره یعنی دوره قاجار، از نگاه دیگران، آشنایی پیدا کنید. در واقع، می‌توانید از قِبَل این کتاب، با بخشی از تاریخ اجتماعی ترکمن‌ها در آن دوران آشنا شوید.

******

برای حسن ختام این معرفی، عباراتی از سفرنامه تحف بخارا را می‌آورم که حدود 105 سال پیش نوشته شده است:

«از آق قلعه تا به کنار بحر خزر که خواجه‌نفس و کمش‌تپه باشد، هشت فرسخ راه است که تمام این راه آباد است. وجب به وجب اوبه ترکمان است. از دو سمت نهر گرگان تمام پر از خانه‌های ترکمان است.

این ایلات را جعفربای یموت می‌گویند. متمول و باقوت‌ترین ایلات ترکمن جعفربای است. بسیار صاحب استعداد و اهل داد و ستادند. زارعت و تجارت خوبی هم می‌کنند. لودکای [قایق] زیادی در دریا دارند. ماهی‌گیری هم خیلی می‌کنند. تجار باثروت بسیار دارند که همه آنها با روسیه رفت [و] آمد دارند. ... در اوبه‌های خودشان عمارت‌های تخته‌گی [=تخته‌ای] عالی جنابی ساخته‌اند.

... اوبه‌های متعدد دارند. ولی عمده آنها کمش تپه، خواجه نفس، و اومچلی، و بیش‌بوسقه [بش‌یوسغا]، [و] حاجی‌لر [خوجه‌لار؟] است. ...

عموم جعفربای ساکن خاک ایران، پنج شش هزار خانه هستند و همه فلاح و تاجر و اهل صنعت می‌باشند. ایلات بسیار با ثروت کاسبی می‌باشند، در ماهی‌گیری و صید، ید طولانی دارند. از دریای شور [170] خوب منفعت می‌برند.

در کمش تپه و خواجه نفس مسجد جامع و مدرسه هم ساخته‌اند. عمارات این دو اوبه تمام به طرح عمارات شهرهای کنار دریای روسیه است. همه تختگی و آهن‌پوش است. ولی طرح کوچه و خیابان آن، ترتیب صحیحی ندارد.

... ملا و مدرس هم در میان آنها بسیار است. بسیاری از آنها در بخارا و خیوه آمده، تحصیل علم کرده، رفته‌اند. بانفوذترین آنها یکی اباآخوند است که در خواجه نفس است و یکی عثمان آخوند است که در کمش تپه می‌باشد. این دو ملا، اعلم و ملای معتبر آنها می‌باشند که هر کدام، صاحب مال و ملک شده‌اند.» ... [171]

******

«کمش تپه یک شهر منبع تجارت یموت شده است. زارعت گندم و جو هم خیلی می‌کنند... کمش تپه قریب  به هشت‌صد خانه‌وار ترکمن دارد. در کنار بحر خزر واقع است. اوبه بسیار آباد سیر تجارت است. دکان هم خیلی دارد. چند عدد ماشین‌خانه پنبه‌کشی، و آسیای آتشی هم دارد. تاجران آن‌جا، عمارت‌های خوبی ساخته‌اند. اغلب ترکمن‌های اطراف داد و ستاد تجارتی و خرید اجناس را، از کمش تپه می‌کنند.

خواجه نفس در یک فرسخ [=فرسخی] کمش تپه واقع است. در کنار رودخانه گرگان که آب رودخانه مذکور در آن‌جا تمام شده، به بحر می‌ریزد. پنج صد خانوار جمعیت دارد. مثل کمش تپه آباد است. آب خوراکی اهل کمش تپه را هم از خواجه نفس با بوچکه و چلک (بشکه و چلیک) می‌برند. ارابه‌های آب‌کشی همه وقت در آمد و رفت است.

بیش‌بوسقه [بش‌یوسغا]، و حاجی‌لر [خوجه‌لار؟] ... هر دو شش‌صد خانه‌وار ترکمان هستند. بسیار اوبه آبادی است. تجارت هم دارند. زراعت آنها غلبه دارد.

اومچلی [بخشی از سیمین‌شهر امروزی] هم پانصد خانوار جمعیت هست. اوبه آبادی است. دیگر اوبه‌های آباد خورد (خرد) بسیار دارد». (صص 170 تا 172)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد